لوزم آرایشی
معرفی لوازم آرایشی بروزلوزم آرایشی
معرفی لوازم آرایشی بروزاز شکست خوردن نترسید ! (حتما بخوانید)
از شکست خوردن نترسید ! (حتما بخوانید)
افراد مشهوری کـه قبل از موفق شدن شکست های فراوانی در زندگی خوردن کـه یک نمونه از ان را بـه شـما در این جا خواهیم گفت !
– والت دیزنی از یک روزنامه اخراج شد، بـه خاطر عدم تخیل و نداشتن ایده‌های اورجینال! والت دیزنی کارآفرین، انیماتور، صداپیشه و تهیه‌کننده‌ی سینما شد و صنعت انیمیشن کشور آمریکا را شکوفا کرد …
– مایکل جردن وقتی از تیم بسکتبال مدرسه کنار گذاشته شد، بـه خانه رفت و خودرا در اتاقش زندانی کرد؛ مایکل جردن بعد ها بـه معروفترین و ثروتمندترین بازیکن بسکتبال جهان تبدیل شد!
افراد موفق دنیا هم در زندگی شکست خوردن
– آلبرت انیشتین تقریباً تا ۴ سالگی هنوز توان حرف زدن نداشت، معلمانش گفتند خیلی بـه بلوغ نخواهد رسید! چند دهه بعد انیشتین تبدیل بـه یکی از برترین فیزیکدانان تاریخ جهان شد …
– استیو جابز در ۳۰ سالگی، سرخورده و آشفته بدون تشریفات از شرکتی کـه خودش ساخته بود اخراج شد ! او بنیان‌گذار شرکت اپل و یکی از چهره‌های پیشگام در صنعت رایانه شد …
+ همیشه بعد از شکست، موفقیتی نیز وجوددارد ؛ بـه شرطی کـه تسلیم نشوید ..
منبع:
https://www.talab.org/psychology/success/شکست-خوردن-نترسید.html
راهنمای خرید قهوه ساز و اسپرسوساز خانگی
اعتماد به نفس چیست؟ راههای بهبود اعتماد بنفس
اعتماد به نفس
اعتماد به نفس یعنی شخص نسبت به قابلیت انجام کارهایش چه باوری در درون خویش دارد! شاید شما هم دیده باشید بعضی از اشخاص هنگامی که می خواهند کاری را آغاز کنند، نخست کار را خیلی بزرگ و دشوار و سخت می کنند و بعد احتمال زیاد انجام آنرا به بعد موکول می کنند و یا در اواسط راه خیلی خسته میشوند و رهایش می کنند. این اشخاص نمی دانند که اعتماد به نفس پایینی دارند وگرنه به آسانی از عهده انجام آن کار بر می آیند.
اعتماد به نفس یکی از نخستین لازمه های موفقیت است، اشخاص موفق اغلب اعتماد به نفس بالایی دارند.افراد با اعتماد به نفس بالا به آسانی به بیان خواسته های خویش می پردازند و در کارهای خویش و ارتباطات خود موفق تر هستند. اغلب اشخاص برای رسیدن به موقعیت دلخواه خویش و موفقیت تنها به قدری اعتماد به نفس احتیاج دارند.
افزایش اعتماد به نفس
انواع اعتماد به نفس
اعتماد به نفس دارای اقسام و انواع مختلفی است و شما به خاطر آنکه اقتدار فردی لازم را بدست آورده و خشنودی و غنایی که استحقاقش را دارید تجربه کنید، به همه انواع اعتماد به نفس احتیاج دارید.
1- اعتماد به نفس رفتاری:
اعتماد به نفس رفتاری به مفهوم توانایی و قابلیت در عمل کردن و انجام دادن کارهاست. از کارهای ساده گرفته تا کارهای دشوار همانند جامه عمل پوشاندن به رویاهای تان. این همان نوع از اعتماد به نفس است که موردنظر اغلب ماست.
2- اعتماد به نفس احساسی و عاطفی:
اعتماد به نفس احساسی و عاطفی به معنای توانایی در تسلط و به کنترل درآوردن دنیای احساس و عواطف است. اینکه بدانید چه احساساتی دارید، معنای آنها را بفهمید و بتوانید انتخاب های احساسی درست بکنید و از خود در مقابل درد و رنج روحی و لطمه ها و صدمه های عاطفی محافظت کنید و بدانید چگونه روابطی صمیمی و سالم خلق نمایید.
3- اعتماد به نفس روحی و معنوی:
سومین نوع اعتماد به نفس که مهم ترین آن ها میباشد ، اعتماد به نفس روحی و معنوی است. این نوع از اعتماد به نفس همان اعتماد و ایمان شما به جهان هستی و کل افرینش و موجودات است. این ایمان روحی که زندگی، هدف و نهایتی مثبت را در پی خواهد داشت و شما بخاطر هدفی این جا هستید و زندگی چند ده ساله تان بر روی این کره خاکی هدف و مقصودی را دنبال می کند.
تقویت اعتماد به نفس
روش های ساده برای افزایش اعتماد به نفس
با اعتماد رفتار کنید: سرتان را بالا نگه دارید، قوز نکنید و صاف بنشینید، قدری شانه هایتان را عقب ببرید تا کمرتان صاف باشد و مستقیم به مخاطبتان نگاه کنید.
لباس مناسب بپوشید: هنگامی که ظاهر مناسبی دارید حس بهتری هم خواهید داشت. چنانچه لباس و وسایلی انتخاب کنید که مطلوب شما باشند، مطابق با شغل و سبک زندگیتان باشند و سبب شوند حس خوبی داشته باشد، ناخواسته اعتماد به نفس تان افزایش می یابد.
با قاطعیّت حرف بزنید : سخنرانان بزرگ با اطمینان و قاطعیّت و با لحنی ثابت و ریتمیک حرف می زنند.
مثبت اندیش باشید: انرژی مثبت منجر به شکل شکل گیری نتیجه مثبت می شود، پس نیمهٔ پر لیوان را ببینید و ذهن تان را بر فعل توانستن متمرکز کنید
فعالیت کنید: بی تحرکی و انجام ندادن هیچ کاری، ترس و تردید را افزایش می دهد و در برابر فعالیت اعتماد و شهامت را بیش تر می کند.
آماده باشید: امادگی مانع عملکرد ضعیف می شود؛ امادگی بیش تر سبب می شود نسبت به توانایی ها و قابلیت های خویش اعتماد و دلگرمی بیش تری داشته باشید.
خودتان را دوست داشته باشید و تصویری که از خویش دارید را بهبود دهید. چنانچه تصمیم دارید در جمعی حاضر شوید یا فعالیت جدیدی را انجام دهید ولی از انجام آن ترس دارید، میتوانید از روش های ان ال پی هم استفاده کنید. تصویری که از خویش دارید را ویرایش کنید به این صورت که به یک رفتار در گذشته فکر کنید که به خوبی در آن مهارت داشتید. آنگاه این تصویر و احساس خوب را به اکنون بیاورید و جایگزین عکس فعلی کنید. خواهید دید ترس و استرس شما کاهش یافته و عملکرد بهتری خواهید داشت.
برچسب نزدن. به عنوان مثال از کلماتی مانند خِپِل، خرس گنده و… استفاده نکنیم و به جای این کلمات از« من به تو افتخار می کنم»،« تو می توانی» و… استفاده کنیم.
- منبع:
همه چیز درباره فلسفه ایکیگای
فلسفه ایکیگای
ایکیگای ما برای همه ما مختلف است، ولی یک چیز مشترک ما این است که همه ما در جستجوی معنی هستیم. هنگامی که روزهای خویش را صرف می کنیم تا با آنچه برای ما معنی دارد رابطه داشته باشیم، زندگی کامل تری می کنیم. هنگامی که رابطه را از دست می دهیم، ناامید می شویم.
ایکیگای ما در اعماق هر یک از ما مخفی است و پیدا کردن آن به جستجوی بیمار احتیاج دارد. باتوجه به متولدین اوکیناوا، جزیره ای که دارای قدمت صد سالگی در دنیا است، ikigai ما علتی است که صبح از خواب بلند می شویم.
هنگامی که ikigai خویش را کشف کردید، پیگیری کردن آن و پرورش آن هرروز معنی زندگی شما را به ارمغان می آورد.
آن ها هدف مهمی در زندگی یا چند مورد دارند. آن ها آیکیگایی دارند، ولی آنرا جدّی نمی گیرند. آن ها ارام هستند و از هر کاری که می کنند لذت می برند. ”
یکی از چیزهایی که همه با یک آیگیگای کاملا تعریف شده مشترک دارند این است که آن ها فارغ از آنچه هستند، اشتیاق خویش را دنبال می کنند.
چه می شد اگر می شد تنها با انجام بیشتر کاری که بیش از هر چیزی دوست دارید بیشتر عمر کنید؟ این یک تئوری جذاب است که شواهد اعتبار آن در بین مردمانی در جزیره اوکیناوا در ژاپن که از آنها با نام« دهکده عمر طولانی»( Village of Longevity) یاد می شود یافت شده است.
این مردمان بیش ترین مقدار امید به زندگی در دنیا را بخود اختصاص داده اند. همه آنها به یک فلسفه اصیل ژاپنی که با نام« ایکیگای»( ikigai) شناخته می شود اعتقاد دارند. مفهوم لفظی این عبارت شاد بودنی است که از انجام یک فعالیت مستمر که برای شخص مفهوم خاصی داشته و هدفی را دنبال می کند ناشی می شود.
فرهنگ اوکیناوا، ایکیگای را بعنوان " علتی برای بلند شدن در صبح" و به معنی علتی برای لذت بردن از زندگی، اموزش می دهد. در یکی از سخن رانی های تد، دن بیوتنر ( en) ، ایکیگای را یه عنوان یکی از دلایلی مطرح کرد که سبب می شود انسانها در بعضی مناطق جهان زندگی های طولانی داشته باشند.
کلمه ایکیگای معمولاً برای اشاره به منبع ارزش در زندگی یک فرد یا اشاره به چیزهایی که زندگی یک فرد را گرانبها می کنند، استفاده می شود. همچنین، از این کلمه برای اشاره به وضعیت ذهنی و روحانی ای بکار میرود که تحت آنها افراد حس می کنند که زندگی آنها گرانبها است.
این وضعیت لزوما به شرایط اقتصادی یک فرد یا شرایط فعلی اجتماع مربوط نیست. حتی درصورتی که کسی حس کند که شرایط کنونی تیره است، ولی در ذهن خویش هدفی داشته باشد، امکان دارد ایکیگای را حس کند. رفتارهایی که سبب می شود که ایکیگای را حس کنیم، کارهایی نیستند که مجبور به انجام آنها می شویم؛ این رفتارها خودبه خود و طبیعی هستند.
در مقاله ای با عنوان" ایکیگای:فرآیند اجازه اتفاق افتادن فرصت های شکوفایی فرد"، کوبایاشی سوکاسا( به انگلیسی:Kobayashi Tsukasa) می گوید" مردم تنها در شرایطی میتوانند ایکیگای حقیقی را احساس کنند که بر اساس بلوغ شخصی، ارضای امیال مختلف، عشق و خوشحالی، نشست و برخاست با افراد دیگر، و نوعی از احساس ارزش در زندگی، به طرف خودشناسی پیشرفت کنند.
همه چیز درباره فلسفه ایکیگای
مفهوم زندگی من چیست؟
آیا یگانه مقصود طولانی‌تر شدن زندگی است یا اینکه باید به مقاصد بیش تری فکر کنم؟
به چه دلیل بعضی اشخاص از اهدافشان در زندگی آگاهند ولی بعضی دیگر افسرده و سرگردانند؟
ژاپنی ها به« ایکیگای» باور دارند. طبق آموزه های ژاپنی ها، هرکس در زندگی خویش یک ایکیگای( ikigai) در زندگی خویش دارد. “یک شوق در درون شما وجود دارد ، یک استعداد خاص که به روزهای شما معنی می بخشد و شما را سوق می دهد تا بهترین چیزهای خود را تا آخر عمر به اشتراک بگذارید.
درصورتی که هنوز نمی دانید که ایکیگای شما چیست، همان طور که ویکتور فرانکل می گوید، مأموریت شما کشف آن است. “ ایکیگای ما برای همه ما متفاوت است، ولی یک چیز مشترک ما این است که همه ما در جستجوی معنی هستیم. هنگامی که روزهای خویش را صرف می کنیم تا با آنچه برای ما معنی دارد رابطه داشته باشیم، زندگی کامل تری می کنیم. هنگامی که رابطه را از دست می دهیم، ناامید می شویم.
چه طور ایکیگای خویش را پیدا کنم ؟
برای پیدا کردن ایکیگای خویش باید به 3 چیز توجه کنید:
در چه چیزی خوب هستید؟ عشق و علاقه شما چیست؟ چه چیزی یکی از ارزش های زندگیتان است؟ به این سوال ها جواب بدهید. در پایان چیزی را پیدا خواهید کرد که پاسخ هر 3 سؤال بالاست. زمانی که جواب شما پاسخ این 3 سؤال باشد، ایکیگای خویش را پیدا نموده اید.
انسان مستقل کیست و چرا باید انسان مستقلی باشیم؟
استقلال یافتن
استقلال یک امر مطلق نیست. اینگونه نیست که انسانها چنانچه به استقلال احتیاج دارند دیگر به وابستگی احتیاج ندارند. وابستگی یکی از نیازهای انسان هاست که زندگی جمعی ما را تأمین می کند. ما در بهترین شرایط استقلال، در عین حال وابسته ایم. یعنی استقلال ما به وابستگی های مان گره خورده است.
به عبارت دیگر این دو مسئله در طرفین یک طیف قرار دارند و ما در میانه ی آن طیف هستیم. استقلال نیازی است که در همه ی آدم ها وجود دارد و یک احتیاج مطلق نیست. انسان به دنبال استقلال می گردد و در عین حال در پی وابستگی نیز هست.
اگر می گوییم نوجوان تمایل به استقلال دارد، معنایش این نیست که به وابستگی به خانواده تمایل ندارد. وقتی تمایل به استقلال نوجوان نادیده گرفته می شود، در مواردی، وی برای رسیدن به استقلال ناگزیر است نیازش را به وابستگی به خانواده نادیده بگیرد و این سبب می شود که ارتباطش را با خانواده اش قطع کند، از خیر کمک های آن ها بگذرد و احتیاج خویش به وابستگی، در رابطه با دوستانش جستجو کند.
انسان مستقل
به چه علت نمی توانیم مستقل کار کنیم؟
درصورتی که بخواهیم میزان استقلال و تکیه بخود را برای انجام کارها افزایش دهیم، نخست باید ببینیم علت وابسته بودن ما به افراد دیگر چیست و به چه دلیل در انتظار می مانیم تا آنها به ما بگویند چه کار باید بکنیم.
یکی از دلیل های این وابستگی امکان دارد مفهومی به نام« درماندگیِ آموخته شده»- learned helplessness باشد که در ادامه در مورد آن صحبت خواهیم کرد. یا امکان دارد علت آن سردرگم بودن شما باشد، اینکه هنوز دقیقاً نمی دانید باید چه کاری انجام دهید، شاید هم علت این مسأله این باشد که شما تبحر و توانایی های کافی را برای انجام دادن کار ندارید.
از طرف دیگر امکان دارد رفتار رؤسای سازمان به گونه ای باشد که وابستگی کارمندان را تقویت می کند، یا علت دیگر امکان دارد احتیاج به دریافت تائید از افراد دیگر یا اعتماد به نفس پائین شما باشد، که اجازه نمی دهد به صورت مستقل و بدون احتیاج بنظر افراد دیگر کارتان را پیش ببرید. در هر صورت بنظر من بهتر است اول علت این وابستگی را پیدا کنید، زیرا در اینصورت سریعتر میتوانید برای این مشکل راهکار پیدا کنید و آنرا رفع کنید.
میزان استقلال
انواع استقلال و فواید آن ها
استقلال فردی: اعتماد به نفس شما را چند برابر می کند. اشخاص مستقل تبحر و اعتماد به نفس بیشتری در رویارویی با سختی های زندگی شان دارند. علت آن می تواند این باشد که آن ها برای انجام کار امادگی بیشتری دارند تا اینکه در انتظار حمایت یا اجازه افراد دیگر بمانند. مستقل بودن به مفهوم آن است که شما علاقه بیشتری به آزمودن چیز های تازه دارید به جای این که توقع و توقعات سایرین را پاسخ دهید.
استقلال عاطفی:اضطراب را کاهش و خوشبختی را افزایش می دهد. استقلال عاطفی به مفهوم آن است که شما بیشتر تصمیمات فردی و چالش های زندگی تان را بدون شرکت دادن افراد دیگر در آن، حل می کنید و پیش می روید.
استقلال مالی: به مفهوم داشتن آزادی و حس دستاورد است. هنگامی که صحبت از مستقل بودن می شود، هیچ حسی بهتر از پرداخت هزینه های شخصی به وسیله خود شخص نمی تواند وی را ارضا کند. توانایی پرداخت هزینه های شخصی وابستگی شما را به خانواده، دوستان و … کاهش می دهد. استقلال مالی یعنی شما کنترل کاملی روی دخل و خرجتان دارید و به هیچ شخصی جوابگو نیستید.
انواع استقلال
تصمیم گیری بهتر
مستقل بودن، تصمیم گیری را شدیداً اسان می کند؛ برای این که قبول می کنید تنها شخصی هستید که تحت‌تأثیر تصمیمات تان قرار می گیرید، ولی چنانچه استقلال کم تر و وابستگی بیشتری به افراد دیگر برای حمایت عاطفی و مالی داشته باشید، تصمیم گیری برای شما جزء سخت ترین کار ها می شود.
وابستگی کم تر به افراد دیگر
افراد کم تر مستقل، رغبت بیشتری به تکیه کردن بر دیگران دارند. علت چنین اقدامی می تواند این باشد که این افراد نمی خواهند مجبور باشند خودشان برای خودشان تصمیم بگیرند یا شجاعت آنرا ندارند در زندگی خودشان با مشکلات به تنهایی رو به رو شوند بدون اینکه فردی کنار آن ها باشد. داشتن چنین شخصیتی می تواند شما را به یک شخص نیازمند تبدیل کند.
منبع:
https://www.beytoote.com/psychology/zendegi-behtar/independent8-human-being.html